هر شب کتاب خاطراتم را
بر بارش ابر نگاهت ، می تکانم
هر شب نگاه قاب عکست می کنم ، باز
اشک دلم را بر برگهای دفتر یاس خیالم ، می تکانم .
وقتی که می لرزد دلم با رفتن تو
فرش دلم را در نگاهت ، می تکانم .
هر شب به یاد مستی عطر نگاهت
دلواپسی های دلم را ، می تکانم .
وقتی که افکارم می گردد پریشان از فراقت ،
اندیشه ام را از غبار و گرد غم ها ، می تکانم .
باید ببندم دفتر یاس خیالم ،شاید دگر باره ببینم ،
که در میان کوچه ی رویایی عشق ،
پر گشته از عطر شقایق های عاشق .
خواهم قلم برگیرم و شعری نویسم .
اینک ، دوباره می سرایم یک غزل ،
بر روی کاغذ پاره های دفتر عشق .
اینک ، دوباره با طلوع غنچه ی دل ،
بر روی گلبرگ شقایق های عاشق ،
عطر حضورت ، می فشانم ....
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |